
کتاب «خودت را گول نزن» نوشتهی درو هانلن، مثل یک مربی سختگیر اما مهربان است که دستت را میگیرد و از باتلاق بهانهها و عادتهای مخرب بیرون میکشد. هانلن، که سالها مربی ستارههای بسکتبال NBA مثل جوئل امبید و جیسون تیتوم بوده، در این کتاب یک سیستم گامبهگام و کاربردی ارائه میدهد تا نه فقط در ورزش، بلکه در هر گوشهی زندگیات به بهترین نسخهی خودت تبدیل شوی. او با تجربهی واقعی خودش و شاگردانش نشان میدهد که موفقیت، چه در زمین بازی و چه در زندگی روزمره، از دل صداقت با خودت و تلاش بیوقفه بیرون میآید.
ایدهی مرکزی کتاب این است که بیشتر وقتها خودمان بزرگترین مانع خودمان هستیم. هانلن میگوید ما با بهانههایی مثل «وقت ندارم»، «خیلی سخت است» یا «حالا بعداً شروع میکنم»، خودمان را فریب میدهیم و از تغییر فرار میکنیم. او این را «گول زدن خود» مینامد و معتقد است تا وقتی با این حقیقت روبهرو نشویم که خودمان انتخاب میکنیم درجا بزنیم، هیچچیز عوض نمیشود. اما راهحل چیست؟ او به جای شعارهای توخالی، ابزارهایی واقعی به دستت میدهد تا از این چرخهی تکراری بیرون بیایی.
یکی از روشهای کلیدی هانلن، «نقشهی حبابها» (Blueprint Bubbles) است. این تکنیک مثل کشیدن یک نقشهی گنج برای هدفهایت است؛ هدفهای بزرگ را به قدمهای کوچک و قابل انجام تقسیم میکنی و بعد با «میکروشیفتها» (Micro Shifts) –تغییرات ریز اما مداوم – به سمتشان حرکت میکنی. مثلاً به جای این که بگویی «از فردا ورزشکار میشوم»، هر روز فقط پنج دقیقه پیادهروی میکنی و کمکم آن را گسترش میدهی. او میگوید این قدمهای کوچک، مثل آجرهایی هستند که دیوار موفقیتت را میسازند.
کتاب در سه بخش اصلی پیش میرود: اول، باید باور کنی که میتوانی تغییر کنی و بهانهها را کنار بگذاری؛ دوم، با ابزارهایی مثل نقشهی حبابها و میکروشیفتها دست به کار شوی؛ و سوم، ساعتهای نامرئی (Unseen Hours) را جدی بگیری – همان تلاشهایی که کسی نمیبیند، اما نتیجهاش همه را شگفتزده میکند. هانلن با داستانهایی از زندگی خودش و شاگردانش، مثل پشتکار تیتوم برای قهرمانی یا ارادهی امبید برای غلبه بر آسیبها، نشان میدهد که این روش چطور جواب میدهد.
«خودت را گول نزن» فقط برای ورزشکارها نیست؛ برای هر کسی است که از قولهای پوچ به خودش خسته شده و میخواهد واقعاً کاری کند. هانلن با زبانی صمیمی اما قاطع، به تو یادآوری میکند که تغییر، آسان نیست، اما شدنی است – به شرطی که از گول زدن خودت دست بکشی و شروع کنی به ساختن. او میگوید موفقیت، یک لحظهی جادویی نیست، بلکه نتیجهی انتخابهای کوچک و مداومی است که هر روز انجامشان میدهی. این کتاب مثل یک دوست صادق است که نمیگذارد در رویاهایت غرق شوی، بلکه به تو نشان میدهد چطور آنها را به واقعیت تبدیل کنی.
دیدگاه خود را بنویسید